این پژوهش با هدف شناسايي و اولويتبندي عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیأت علمی در دانشگاه تهران طراحی و اجرا شده است. روش تحقيق از نوع آميخته اكتشافي است که در دو بخش كيفي و كمي صورت پذيرفته است. در بخش كيفي از طريق روش مصاحبه نيمهساختاريافته با 15 نفر از متخصصان و صاحب چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسايي و اولويتبندي عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیأت علمی در دانشگاه تهران طراحی و اجرا شده است. روش تحقيق از نوع آميخته اكتشافي است که در دو بخش كيفي و كمي صورت پذيرفته است. در بخش كيفي از طريق روش مصاحبه نيمهساختاريافته با 15 نفر از متخصصان و صاحبنظران كه به روش نمونهگيري هدفمند انتخاب شده بودند، عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیأت علمی شناسايي و دستهبندي شدند. در بخش كمي در قالب روش تحقيق توصيفي- پيمايشي و از طريق ابزار پرسشنامه محققساخته نظرات و ديدگاههاي 282 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران كه به روش نمونهگيري طبقهای نسبی انتخاب شده بودند گردآوري شد. در نتیجه تحلیل دادههای بخش کیفی پژوهش که به روش کدگذاری باز و محوری انجام شد، دو دسته کلی از عوامل شناسایی گردید که شامل عوامل شخصی و عوامل سازمانی میباشد. سپس در مرحله کمی دادههاي به دست آمده با استفاده از فرایند تحليل سلسلهمراتبي (AHP) به روش میانگین هندسی مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیأت علمی اولويتبندي گرديد. نتایج پژوهش نشان میدهد که از میان عوامل شخصی ویژگیهای شخصیتی اعضای هیأت علمی با وزن نسبی 302/0 داراي بيشترين اهميت بوده و بعد از آن عوامل عوامل انگیزه، پیشینه علمی، تعهدحرفهای، و مسئولیتپذیری به ترتیب با وزن نسبی 251/0، 194/0، 135/0، و 118/0 قرار دارد. از میان عوامل سازمانی نیز فرهنگ و جو سازمانی با وزن نسبی 277/0 دارای بیشترین اولویت بوده و بعد از آن به ترتیب عوامل نظام ارتقای شغلی، عوامل مدیریتی، فرصت بالندگی، عوامل ساختاری، و عوامل معیشتی با ضرایب نسبی 216/0، 18/0، 138/0، 104/0، و 085/0 قرار دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی-کاربردی می باشد که از روش پژوهش ترکیبی اکشتافی به عنوان روش پژوهش استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل 16 نفر از متخصصان توسعه منابع انسانی و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بود و در بخش کمی از 351 نفر از کارکنان سازمان تأ چکیده کامل
این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی-کاربردی می باشد که از روش پژوهش ترکیبی اکشتافی به عنوان روش پژوهش استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل 16 نفر از متخصصان توسعه منابع انسانی و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بود و در بخش کمی از 351 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی به عنوان نمونه تحقیق استفاده شد. از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و از روش نمونه گیری تصادفی ساده در بخش کمی استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت و پرسشنامه محقق ساخته توسعــه فردی منابع انسانی بود. برای تجـزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار NVivo11 و در بخش کمی از نرم افزار Lisrel و SPSS19 استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش داده بنیاد (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) در بخش کیفی و روش تحلیل مسیر، همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان برای بخش کمی بود. نتایج این پژوهش در بخش کیفی منجر به شکل گیری الگوی توسعه فردی منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی تهران شد و در بخش کمی اثر الگو بر عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از تأثیر مثبت الگوی توسعه فردی منابع انسانی بر عملکرد سازمانی بود. یافته های این پژوهش می تواند دلالت های کاربردی و عملیاتی در راستای توسعه فردی منابع انسانی و بهبود عملکرد سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی ارائه می دهد
پرونده مقاله
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحي الگوي آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. اين پژوﻫش از نوع تحقيقات كاربردي مي باشد كه از روش آميخته از نوع اكتشافي به عنوان روش پژوﻫش استفاده كرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آمو چکیده کامل
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحي الگوي آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. اين پژوﻫش از نوع تحقيقات كاربردي مي باشد كه از روش آميخته از نوع اكتشافي به عنوان روش پژوﻫش استفاده كرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی و استراتژی گروه خودروسازی سایپا به عنوان مشارکت کننده استفاده شده است.از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و تصادفی طبقه ای در بخش کمی استفاده شده است . ابزار جمع آوري داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نيمه ساختاريافته و در بخش كمي شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. براي تجـزيه و تحليل داده ﻫا در بخش كیفی از نرم افزار excel و كمي از نرم افزار AMOS و 19SPSS استفاده شد. روش تجزيه و تحليل داده ﻫا در بخش كيفي شامل روش داده بنياد (كدگذاري باز، محوري و انتخابي)در بخش کمی از روش تحليل مسير، ﻫمبستگي پيرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتايج اين پژوﻫش در بخش كيفي منجر به شكل گيري الگوي آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا شد و در بخش كمي تاثیر الگوی آموزش راهبردی در تبین توسعه منابع انسانی مورد بررسي قرار گرفت كه نتايج آن حاكي از تأثير مثبت الگوي آموزش راهبردی بر توسعه منابع انساني بود. يافته ﻫاي اين پژوﻫش مي تواند دﻻلت ﻫاي كاربردي و عملياتي در راستاي توسعه منابع انساني در گروه خودرو سازی سایپا ارائه دﻫد.
پرونده مقاله
اخیراً توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی میشود. این مقاله با بهرهگیری از روش آمیخته ابتدا با استفاد چکیده کامل
اخیراً توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی میشود. این مقاله با بهرهگیری از روش آمیخته ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون، به دنبال ارائه دستهبندی جامعی از عوامل اثربخش در سیستم آموزش الکترونیکی بوده و سپس با استفاده از روش تاپسیس به دنبال رتبهبندی آن عوامل بوده است. از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر زمان پژوهش مقطعی است. مشارکتکنندگان در پژوهش کارکنان، اساتید و دانشجویان مقاطع مختلف در رشتههای گوناگون دانشگاه تهران بودهاند که بهصورت هدفمند و از نوع حداکثر تنوع انتخاب شده و بعد از اشباع نظری به تعداد 15 نفر رسیدند. گردآوری دادهها نیز از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. با تحلیل یافتههای بهدستآمده 43 مضمون سازماندهنده از کدها استخراج شد که با فرایند رفتوبرگشت محققین به 6 مضمون اصـلی یا فراگیر دست یافتند. در نتیجه رتبهبندی نیز عوامل: استانداردسازی آموزش الکترونیکی، تعامل محتوا، مستندسازی و نظارت بر آموزش و عوامل پداگوژی و طراحی آموزشی داری بیشترین تأثیر و عوامل: افزایش سودمندی درک شده، ارتقا فردی و مهارتی و یادگیری شبکهای دارای کمترین تأثیر هستند.
پرونده مقاله